نقش زنان ایران در انقلاب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

صديقه قنادي استاد مدرسه علميه نرجس که در کنار همسرش به فعاليت سياسي مي پرداخته براي شروع  به تشريح فضاي آن روزها پرداخت و گفت: در آن زمان جامعه خيلي نمي پذيرفت که خانم هايي که تا الآن خانه نشين بودند بيايند و در فضاي جامعه قرار بگيرند، عده اي از زنان طرفدار رژيم شاه بودند و ما در اين فضا توانستيم اولين راهپيمايي عليه بد حجابي را انجام دهيم. يادم مي آيد مادر من براي اينکه اجازه حضور در راهپيمايي را از پدرم بگيرد، ‌مهريه اش را بخشيد.
قنادي با بيان اينکه امام راحل از حضور زنان در تظاهرات ها و فعاليت هاي سياسي دفاع کردند گفت: امام فضا را براي خانم ها باز کردند و خانم ها وارد صحنه شدند، زنان ضمن اينکه براي پرستاري و تهيه امکانات عقبه را داشتند،  در صحنه نيز بودند. آن ها دوشادوش مردان حضور داشتند و با پشتيباني از رهبرشان گفتمان ايشان را گسترش دادند اين که امام (ره) و رهبر انقلاب در چند جا مي فرمايند: حضور خانم ها قوي تر بود و اگر آنها نبودند نه انقلاب و نه جنگ، هيچ کدام به پيروزي نمي رسيد، يک واقعيت است.
اين استاد حوزه به نحوه حضورش در فعاليت هاي سياسي زمان قبل از پيروزي انقلاب اشاره کرد و گفت: به خاطر فضاي آلوده مدارس، خانواده به من اجازه نمي دادند به دبيرستان بروم. من به مکتب نرجس که اولين حوزه علميه خواهران بود رفتم، از شاگردان استاد طاهايي بودم ، در کلاس هاي ايشان با فعاليت هاي سياسي آشنا شدم،‌ سال 55 و بعد از ازدواجم با يک روحاني مبارز که از تبعيدي ها بود به طور رسمي وارد مبارزه شدم؛ اما ساواک حوزه را تعطيل کرد و من به طور مخفيانه، با ايشان در ارتباط بودم.
وي ادامه داد: ما اعلاميه هاي امام (ره) را پخش مي کرديم، در خانه به ضبط نوار و سخنراني مي پرداختيم و آن ها را در اختيار ديگر مبارزين قرار مي داديم. در سال 56 که باردار بودم، از اين حالت براي جا به جايي اعلاميه ها و نوارها استفاده مي کردم. چون کسي به من که باردار بودم شک نمي کرد امکانات کم و خيلي هم سخت بود،  وقتي من و همسرم از هم خداحافظي مي کرديم فکر مي کرديم ديدار بعدي ما پشت ميله هاي زندان باشد. اين اميد را که دوباره همديگر را در خانه ببينيم نداشتيم. از خانه که بيرون مي رفتيم ديگر به فکر برگشت به خانه نبوديم و فقط تمام تلاش ما اين بود که انقلاب به پيروزي برسد.
ايشان به تشريح مباحث درسي در حوزه پرداخت و گفت: يکي از درس هايي که داشتيم اقتصاد اسلامي بود که اگر دفترهاي اين بحث را مي گرفتند حکم سنگيني براي ما داشت، ما  اکثرا بعد از درس، دفترها را امحا مي کرديم. جلسات ما خيلي محدود بود و در خانه هايي در کوچه پس کوچه هاي مشهد تشکيل مي شد. جالب بود که وقتي جلسه آن روز تمام مي شد و مي خواستند که مکان جلسه را عوض کنند که مبادا آدرس لو رفته باشد، به من مخفي گفته مي شد که جلسه بعد بيا فلان جا و به خاطر شرايط خفقان آن زمان من جرات نداشتم از دوستم که با من در جلسه شرکت کرده بود بپرسم که به جلسه بعدي مي آيد يا نه. و وقتي جلسه بعد مي رفتم و او را مي ديدم مي فهميدم که به او هم گفته اند، آن زمان آن قدر خفقان بود که هيچ کس به ديگري اعتماد نمي کرد.

قنادي افزود: يکي از کارهايي که ما به غير از کارهاي اعتقادي و ايدئولوژي انجام مي داديم اين بود که در کنار پرستاران بيمارستان آموزش ديديم و براي روزهايي که نياز بود در بيمارستان براي رسيدگي به مجروحين حضور پيدا مي کرديم، البته تنها بيمارستان هايي که دکترهاي انقلابي داشت.

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |
 
مرضیه حدیدچی در سال 1318 در شهر همدان متولد شد و در خانواده ای مذهبی و فرهنگی رشد و نمو کرد. تحصیلات خود را از مکتب خانه آغاز کرد و از معلومات پدرش در یادگیری قرآن و نهج البلاغه بهره فراوان برد.
او در سال1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کرد. این ازدواج سرآغاز تحولات زندگی وی محسوب می شود. در آغازین روزهای زندگی مشترک به تبعیت از همسرش به تهران مراجعت کرد. در تهران توانست تحصیلات علوم دینی خود را تا سطح ( شرح لمعه ) ادامه دهد و از محضر استادانی چون مرحوم حاج آقا کمال مرتضوی، حاج شیخ علی خوانساری، شهید ایت الله محمدرضا سعیدی و شهید سید مجتبی صالحی خوانساری استفاده کند. دباغ در حالی به تحصیل ادامه می داد و به فعالیت های سیاسی مبادرت داشت که مادر هشت فرزند بود. فعالیت ها و حرکت های سیاسی خانم دباغ با پخش و توزیع اعلامیه در سال های 41-40 آغاز می شود و با ورود به تشکیلات تحت هدایت شهید سعیدی در تهران شدت می یابد. همچنین در این دوره با دانشجویان مبارز دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف و علم و صنعت همکاری و تعامل داشته است.
خانم حدیدچی پس از شهادت آیت الله سعیدی در1349 به مبارزه و تبلیغ خود علیه رژیم شاه شدت می بخشد و سرانجام در1352 توسط ساواک دستگیر می شود. در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجه ها را تحمل کرده به سختی بیمار می شود و در زمانی که امیدی به زنده ماندنش نیست از زندان آزاد می شود، در حالی که دخترش (رضوانه) همچنان در زندان می ماند.
خانم دباغ پس از آزادی تحت عمل جراحی قرارمی گیرد و از مرگ نجات می یابد و پس از چند ماه دوباره دستگیر و زندانی می شود. در این دوره از زندان به تقابل ایدئوژیک با گروه های مارکسیستی برمی خیزد و زنان مسلمان زندانی را پیرامون خود جمع می کند. دباغ در1353 برای ادامه مبارزاتش به خارج از کشور می رود و تا پیروزی انقلاب اسلامی در هجرت به سر می برد. وی در پایگاه های نظامی واقع در مرز لبنان و سوریه آموزش های رزمی و چریکی را طی کرد. با گروه روحانیت مبارز خارج از کشور زیر نظر شهید محمد منتظری فعالیت می کرد. پایگاه و مرکز فعالیت این گروه در لبنان و سوریه بود و خانم دباغ به سبب ماموریت ها و برنامه های گروه به کشورهای مختلفی از جمله عربستان، انگلیس، فرانسه و عراق تردد داشت. در بسیاری از حرکت ها و فعالیت های مبارزان در خارج از کشور راهپیمایی ها، تظاهرات و اعتصابات شرکت فعال داشت. دباغ پس از هجرت امام به پاریس در سال1357 به خیل یاران ایشان پیوست و وظایف اندرونی بیت امام را به عهده گرفت و لحظاتی گرانمایه را برای خود رقم زد.
مرضیه حدیدچی در خارج از کشور با عناوین خواهر دباغ، خواهر زینت احمدی نیلی و خواهر طاهره شناخته می شد. اکنون عنوان طاهره دباغ برای او به یادگار مانده است.
طاهره دباغ پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کشور بازگشت و در مصدر بسیاری از امور از جمله: فرماندهی سپاه همدان و مسئولیت بسیج خواهران قرارگرفت، و سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی بود. علاوه بر آن در دانشگاه علم و صنعت ایران و مدرسه عالی شهید مطهری به تدریس پرداخته است و اکنون قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی است.
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

دلاوری‌های دختران نام‌آور ایرانی در جریان انقلاب اسلامی فراموش‌نشدنی است، اما شایسته است که دختران جوان امروز هوشیارانه‌تر از گذشته عمل نمایند، چرا که شکل تهاجمی دشمن و طبعا ابزار تهاجم او تغییر یافته است. دشمن با آشنایی از اینکه عامل عمده پیروزیهای ملت مسلمان در عرصه‌های مختلف پیروی از تعالیم عالیه اسلام است تهاجم اصلی خود را متوجه فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام نموده و از ترفندها و ابزارهای مختلف برای دلسرد کردن دختران و زنان جوان از تلاش در راستای نقش آفرینی پر ثمر در جریان رو به جلوی انقلاب اسلامی بهره می‌گیرد و در این رویارویی سعی دارد جوانان را مرکز ثقل تبلیغات خود قرار دهد.
دختران جوان ما باید به ‌توانایی‌های خود اهمیت داده و معیارهای ارزشمند جامعه دینی را بشناسند و بکوشند تا حد توان خویش بر پایه آن حرکت کنند و با ارزشمند دانستن مظاهر دینی و نیز حفظ ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی، قدر کشورشان را دانسته و در راه شکوفایی آن حرکت کنند، و با حفظ روحیه خود باوری و امید به تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی و کسب تجربه از زنان قهرمان و مبارز نسل انقلاب و جنگ با بهره‌گیری از تفکری پویا و خودسازی دینی به مبارزه علمی و عملی و همچنین تربیت صحیح نسل آینده ادامه دهنده راه زنان قهرمان حماسه ساز و مبارز بپردازند. آنان باید عرصه اصلی مبارزه در ایران اسلامی امروز را خوب بشناسند و پر توان طی مسیر کنند که این‌ها همگی لازمه ایجاد تحولی مثبت و پر ثمر و دستیابی به خواسته‌ها و حقوق شرعی و اساسی زنان و دختران در تمامی عرصه‌ها است که به گفته مقام معظم رهبری: «یکی از بزرگترین خطرات برای هر انسانی - به خصوص نسل جوان - این است که در مقابل حوادث، رویدادها و پدیده‌های جامعه دچار بی فکری و بی تشخیصی بشود.... زندگی بدون مبارزه، زندگی راکد، زندگی ساکن ، زندگی بی تحرک و زندگییی که جوشش اراده و عزم انسانی در آن نباشد ، زندگی مطلوبی نیست و انسان را به آرمان های انسانی و اسلامی نمی‌رساند... دختران و پسران جوان باید خودشان را بسازند. یک ملت اگر بخواهد راه رشد و کمال و پیشرفت را طی بکند، باید از لحاظ ایمان فکری، به جای محکمی متکی باشد، دشمن روی دختران و پسران جوان سرمایه گذاری‌های زیادی می‌کند. عده‌ای را به بی‌تفاوتی می‌کشاند و عده‌ای را دلسرد و مایوس می‌کند.... جوان امروز نباید به دنبال تقلید باشد دشمنان برای اخلاق و فکر و عقیده و ایمان جوان ما دارند برنامه ریزی می‌کنند. آنها می‌خواهند نسلی که الگوی جوانان فداکار برجسته دنیا شد، به یک نسل بی‌خاصیت تبدیل شود.. »

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

هشت سال دفاع مقدس، اگر چه روایت مردان صبور، و غیرتمند است که دلیرانه جنگیدند و پیروزی را برای ما به ارمغان آوردند. لیکن در تیتر این حماسه حدیث فداکاری، صبوری و استقامت بانوان نیز هست. بانوانی که اگر نبودند و تنهایی و رنج ها و مشقت های زندگی را به جان نمی خریدند، بی شک هرگز زمینه پیروزی مهیا نمی شد.
تامین نیروهای عظیم رزمنده توسط مردم که با بدرقه مادران و همسران بسوی جبهه ها روانه گشتند و حضور انبوه خواهران برای انجام کارهایی ولو به ظاهر ساده و جزئی در تمامی جبهه ها و پشت جبهه ها، تدارکات و پشتیبانی مناطق جنگی مشاهده می گردید، بطوری که قبل از اینکه تشکیلات منسجمی از طرف سپاه برای جمع آوری و تدارکات پشتیبانی بوجود آید زنان از همان روزهای نخست جنگ در خط مقدم جبهه حضور یافته، تدارکات و پشتیبانی مناطق جنگی را به عهده داشتند. مهم تر از اینها خطر از بین رفتن روحیه بود. که حضور فعال بانوان باعث ایجاد روحیه قوی در میان رزمندگان شده بود و اگر چنین نبود می بایستی منتظر رشد فرهنگ تسلیم طلبی و در نهایت دچار شکست و انهدام می شدیم.
یکی از ضروری ترین ارکان حرکت زنان مسلمان، حفظ روحیه خود و افراد خانواده بود.زنان ما در صحنه های حمایت و تدارک جنگ و نیز استقامت در برابر حملات هوایی و موشکی دشمن به شهرها، نشان دادند که می توانند ایفاگر نقش اصلی برقراری آرامش در خانواده باشند. روحیه بانوان ایرانی که بی اعتنا به تهدیدات جبهه باطل، طفل شیرخوار خود را بر سر دست گرفته و با تمسخر به یاوه گوئی ها دشمن، اینگونه مایه افتخار و دلگرمی مردان صحنه رزم گردیده اند ستودنی است.زنی را که عصاره وجود و محصول عمرش را خالصانه رهسپار جبهه ها می ساخت و از آتش حرق دشمن در خانه اش هراسی نداشت، باید به دیده احترام نگریست.به سراغ زنانی برویم که با صفا و صداقت بر بالین همسر مصدوم خود بیدار می نشینند و غمخوار و شریک درد او هستند برویم، آنان که فصلی تازه از خلوص و عشق را در اوراق هستی بشر می گشایند و قدم در راهی می گذارند که ناامیدها را به امید مبدل و زندگی را به این زیور اراسته می گردانند و این توفیق را از آن خداوند بزرگ می دانند. و چه آگاه زنانی که نور از زهره زهرا گرفتند و در اغاز ین روزهای زندگی مشترک، همسران خویش را تجهیز به نبرد با دشمنان دین نمودند و از خوشی های زودگذر دنیا دل کنده و دل به معنویت آخرت سپردند.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

گر تاریخ حضور زنان را در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی جهان ورق بزنیم، به جریت می توان گفت حضور کنونی زن ایرانی در عرصه های مختلف کشورش نه تنها موفقیت شگرف در برابر تیرگی های دنیای امروز است، بلکه به نحوی این حضور درخشان برای تمامی کشورها به تدریج به یک الگو تبدیل می شود. این تنها مرهون پدیده قرن معاصر یعنی ظهور و بروز انقلاب اسلامی است. چنانچه به تنهایی میزان رشد علمی بانوان را پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مورد ارزیابی قرار دهیم، به نرخ 50درصدی موفقیت و رشد تصاعدی آنها پی خواهیم برد. این در حالی است که نرخ باسوادی زنان قبل از انقلاب اسلامی حدود 35 درصد و پس از آن به بیش از 80درصد رسیده است.

اگر تاریخ حضور زنان را در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی جهان ورق بزنیم، به جریت می توان گفت حضور کنونی زن ایرانی در عرصه های مختلف کشورش نه تنها موفقیت شگرف در برابر تیرگی های دنیای امروز است، بلکه به نحوی این حضور درخشان برای تمامی کشورها به تدریج به یک الگو تبدیل می شود. این تنها مرهون پدیده قرن معاصر یعنی ظهور و بروز انقلاب اسلامی است. چنانچه به تنهایی میزان رشد علمی بانوان را پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مورد ارزیابی قرار دهیم، به نرخ 50درصدی موفقیت و رشد تصاعدی آنها پی خواهیم برد. این در حالی است که نرخ باسوادی زنان قبل از انقلاب اسلامی حدود 35 درصد و پس از آن به بیش از 80درصد رسیده است.

علاوه بر آن هم اکنون در رشته های فوق تخصصی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور حدود 180 نفر از اعضای هیات علمی را زنان تشکیل می دهند که این آمار قبل از انقلاب به ده نفر هم نمی رسید.

بدون تردید رهنمودهای روشنگرانه امام راحل(ره) جایگاه زن ایرانی را آنچنان ارتقا بخشید که امروز زنان ایرانی در ردیف صبورترین، متعهدترین و متخصص ترین زنان دنیا قرار گرفته اند. زنان و نقش اثرگذار آنان در دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری جایگاه خاصی یافته اند و این به خاطر جایگاه رفیع و ارزش هایی است که در اسلام برای زنان اختصاص داده شده، بنابراین حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره امتیازات ویژه ای برای زنان قایل بوده و هستند، لذا با تعابیر زیبا و ارزشمند از زن با ایمان یاد شده است. امام خمینی(ره) زنان را در انقلاب اسلامی جلوتر از مردان و مشوق آنها در ایجاد و تداوم نهضت خوانده اند. بنابراین فرصت های برابر رشد علمی، آموزشی، خدمات عمومی، مشارکت انتخاباتی، تامین اجتماعی و مسایل فرهنگی و... همگی گواه وجود توجه خاص به حضور فعال و موثر زن ایرانی در عرصه های مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

هم زمان با پيروزي انقلاب و استقرار نظام اسلامي، ديدگاه سنتي خواستار شدت يافتن محدوديت زنان و عدم حضور ايشان در صحنه‏هاي مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي شد. اين جريان در چند ساله آغازين استقرار جمهوري اسلامي شتاب بالايي داشت. از سوي ديگر خواسته‏هاي برخاسته از ديدگاه متجدد و فرنگي مآب نيز در مقابل عوارض و قوانين نظام اسلامي مانند حجاب و عدم حضور زنان در برخي مشاغل و فعاليتها، مقاومت مي‏کرد. مشخص نبودن حدود واقعي حقوق و جايگاه زن در آن دوران، در نظام اسلامي به اين امر دامن مي‏زد. هر دو جريان علي‏رغم تضاد و تقابلي که داشتند در مقابل مواضع انقلاب مقاومت مي‏کردند. هر ديدگاه بنا به تفسير خود از زن، از جمهوري اسلامي در خواست‏هايي داشت و امام به سبب ويژگي‏هاي علمي و شخصيتي که داشتند توانستند با حرکت اصلاحي خود هر دو ديدگاه را تعديل نمايند.
حضرت امام از منظر يک مصلح و راهبر، نگرش نويني را در مورد زن ارايه کردند. حضور سازنده زن در صحنه‏هاي تاريخ و در ابعاد گوناگون سياسي، اجتماعي، فرهنگي، مبارزاتي و... امري انکار ناپذير است. اما مهم انديشه‏اي است که بر مسند قرائت تاريخ نشسته است. امام خميني‏رحمه الله زن را از زواياي پنهان تاريخ و حضور مبهم و کم رنگ آن در ناخود آگاه جامعه به صحنه خود آگاهي و فعال رساند.
رويکرد امام خميني به مقوله زن داراي دو بعد است. ايشان در يک بعد تبييني و تفسيري به فروافکني ديدگاههاي نادرست سبت‏به زن پرداخته و جايگاه زن را در تفکر اصلاحي خويش معين ساخته و در بعد دوم ساختار اجرايي و تربيتي و تهذيبي مناسب با شخصيت زن را ارايه نمودند.
حضرت امام در مبحث کلامي زن را همچون مرد در پيشگاه خلقت دانسته‏اند. از نظر ايشان زن و مرد هر دو انسان هستند و هر دو توان رسيدن به بالاترين مراحل رشد و کمال را دارند،  و در عالي‏ترين مراحل کمال زن الگو و اسوه شده و مردان نيز بايد به وي اقتدا کنند:
«الگو حضرت زهراعليها السلام است.»
تعبيرات امام از مقام و منزلت‏حضرت فاطمه زهراعليها السلام و معرفي ايشان به عنوان يکي از نمونه‏هاي انسان کامل و نيز برگزيدن روز ميلاد آن حضرت به عنوان «روز زن‏» براي معرفي الگوي برگزيده زن در اسلام ريشه در اين تفکر دارد و اين در حالي است که پيش از انقلاب روز 17دي، روز کشف حجاب، «روز زن‏» بود.
از ديگر مباني انديشه اصلاحي امام بازخواني منزلت اجتماعي زن از منظر دين بود. اصل اساسي مورد نظر ايشان در مورد حضور زن در صحنه‏هاي سياسي، مبارزاتي و... ممانعت از «شي‏ء وارگي‏» زن است و مطابق همين اصل است که برخوردهاي متفاوت و گاه متضاد امام قابل توجيه مي‏شود. در سالهاي آغازين دهه چهل و در ابتداي نهضت مخالفت صريح حضرت امام با حق راي زنان (اشاره به لايحه دولت اسدالله علم مبني بر شرکت‏بانوان در انتخابات) و نيز مخالف ايشان با تساوي حقوق زنان و سربازي بردن دختران برخاسته از همين اصل است، چنان که ايشان خود مي‏گويند: «مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقي حاصل مي‏شود؟ مگر مردها که تا حالا بودند ترقي براي شما درست کردند تا زنهايتان ترقي درست کنند؟... ما با ترقي زنان مخالف نيستيم، با اين فحشا مخالفيم با اين کارهاي غلط مخالفيم.»
اما پس از پيروزي انقلاب و تغيير شرايط اجتماعي از آنجا که حضرت امام زمينه را براي رشد و حضور سازنده آنها آماده مي‏بينند خواستار حضور فعال زنان در صحنه‏هاي مختلف مي‏شوند:
«شما هم (زنان) بايد راي بدهيد. شما هم با سايرين فرقي نداريد، بلکه شما مقدميد بر مردها.»
«شي‏ءوارگي‏» محصول نظام استثمارگر است که هم زن و هم مرد را مورد سودجويي قرار مي‏دهد. حذف نظام ظالم و استثمارگر زمينه ساز حضور رو به کمال مرد و زن مي‏شود. و از اين رو حضرت امام در تبيين حدود جايگاه اجتماعي زن در يک نظام ايده‏آل مي‏فرمايند: «در نظام اسلامي زن به عنوان يک انسان مي‏تواند مشارکت فعال با مردان در بناي جامعه اسلامي داشته باشد ولي نه به صورت يک شي‏ء، نه او حق دارد خود را به چنين حدي تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنين بينديشند.»
و نيز: «اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون - در همه شؤون - همان طوري که مرد در همه شؤون دخالت دارد زن هم دخالت دارد. » و در اين زمينه از يک سو دايره سخنان امام از توصيه فراتر رفته و وارد قلمرو الزام مي‏شود: «زن بايد در مقدرات اساسي مملکت دخالت کند.» و از ديگر سو ايشان اين حضور را با کرامت و شرافت ويژه‏اي توام مي‏سازند: «ما نهضت‏خودمان را مديون زنها مي‏دانيم. مردها به تبع زنها در خيابانها مي‏ريختند.»
از ديگر نکات مهم انديشه امام در مورد نسبت ميان زن و مرد است. در ديدگاه سنتي زن موجودي درجه دو تلقي مي‏شود. در ديدگاه متجدد با آنکه دايره اختيارات زن افزايش يافته اما وي بيشتر نقش جايگزين را دارد که در مواقع ضرورت و اضطرار جاي خالي مرد را پر مي‏کند و در نهايت زن پس از مرد قرار دارد. در فمينيسم نيز - که امروزه به عنوان پيشروترين نهضت زنانه در دنيا شناخته مي‏شود - زن برتر از مرد است‏بلکه در مقابل مرد قرار دارد و براي احقاق حقوقش بايد با تمام قوا در مقابل مرد بايستد و جامعه ايده‏آل آن، جامعه يک جنسيتي و زنانه است.
از منظر امام زن و مرد به لحاظ انساني نسبت تساوي دارند:«زن مساوي مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعاليتهاي خود را انتخاب کند.»
 حضرت امام با توجه با شناختي که از روحيات لطيف و خواسته‏هاي فطري و طبيعي يک زن - که مناسب جنگ و خونريزي نيست - دارند حضور فعال ايشان در صحنه‏هاي مختلف انقلاب و پس از آن در دفاع هشت‏ساله را با عبارات گوناگون ارج گذاشته بر جايگاه برتر ايشان تاکيد مي‏ورزند: «شما رهبران نهضت هستيد، بانوان رهبران نهضت ما هستند، ما دنباله رو آنها هستيم، من شما را به رهبري قبول دارم و خدمتگزار شمايم.»
به صورت طبيعي پس از تبيين و تفسير جايگاه و منزلت اجتماعي زن از سوي امام خميني‏رحمه الله، زمينه براي حضور فعال و سازنده زن در نظام اسلامي فراهم شد. به همين جهت ايشان از يک طرف حدود فعاليتهاي علمي، اجرايي، سياسي، حقوقي و... زنان را معين مي‏سازند و از طرف ديگر با بررسي تنگناهاي موجود، راه حل‏هايي مناسب را ارايه مي‏کنند. در اين مرحله امام به تعديل نظرات مختلف مي‏پردازند. مخاطبين امام در اينجا همگان هستند، بويژه آنان که نظرشان هماهنگ با امام نيست: «آنهايي که کارشکني مي‏کنند( اشاره به کساني که به بهانه‏هاي مختلف با فعاليتهاي اجتماعي زنان مخالف مي‏کردند) اگر مسلمان هستند، اين خدمت‏بزرگي که اين خانمها و اين بانوان دارند مي‏کنند و پيش خدا خدمت‏شايسته است، از معاصي کبيره است که کارشکني در اين موضوع بکنند و اگر چنان چه آنها هستند که پايبند به اسلام نيستند و مي‏خواهند هرزگي بکنند، فصل هرزگي گذشت، ديگر به شما اجازه نمي‏دهند بانوان ايران که کارهايي که سابق مي‏کرديد، اين کارها را اعاده بدهيد.»
در نگرش امام خميني‏رحمه الله، هر چند زن حق حضور در تمامي امور را دارا مي‏باشد اما مقام مادري داراي جايگاه ويژه‏اي مي‏باشد و به همين سبب مادري را بالاترين شغل، شغلي شريف، شغل معلمي، بالاتر از معلمي و شغل انبيا و انسان سازي مي‏داند و به همين سبب مادر بودن و تربيت فرزندان را اصلي‏ترين وظيفه زن و جدا کردن فرزند را از مادر از عوامل انحطاط جامعه مي‏داند: «در طول اين سلطنت، اينها کوشش کردند که مادران را از بچه‏ها جدا کنند، به مادرها تزريق کردند که بچه‏داري چيزي نيست، شما توي ادارات بياييد و اينها بچه‏هاي معصوم را جدا کردند از دامن مادران و بردند در پرورشگاه‏ها و جاهاي ديگر و اشخاص اجنبي و غير رحيم آنها را به تربيت فاسد تربيت مي‏کردند. بچه‏اي که از مادرش جدا شد پيش هر که باشد عقده پيدا مي‏کند، عقده که پيدا کرد مبدا بسياري از مفاسد مي‏شود. بسياري از قتلهايي که واقع مي‏شود، از روي همين عقده‏هايي است که پيدا مي‏شود و بسياري از عقيده‏ها از اين پيدا مي‏شود.»
در مجموع انقلاب اسلامي ايران موجب تحولاتي در فرهنگ و ساختار فکري جامعه و به طور اخص زنان گرديد که جهشي باور نکردني را در وضعيت ايشان پديد آورد. افزايش تعداد تحصيل کرده‏ها، دانش‏آموزان و دانشجويان، اساتيد، هنرمندان، شاغلان و فعالان اقتصادي و اجتماعي، توجه خاص به وضعيت‏حقوقي زنان و تصويب قوانين متناسب با وضعيت روز ايشان همانند قانون «تعيين مهريه به نرخ روز»، توجه به وضعيت اشتغال زنان و تصويب قوانين کار متناسب با شان مادري و همسرداري زنان، همچون استفاده از تعطيلات دوران زايمان، کار نيمه وقت، بازنشستگي پيش از موعد و ... از دستاوردهاي انقلاب براي زنان بوده است، هر چند که تا ايجاد وضعيت مطلوب فاصله بسيار است.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

به واقع انقلاب اسلامي ايران که در سال 1357 به پيروزي رسيد، جنبشي بود که در پانزده خرداد 1342 آغاز شد. زن مسلمان ايراني نيز در اين سالهاي آتش زير خاکستر، همگام با مردان در جهاد و مبارزه با طاغوت بود و هر چه به سال 1357 نزديک مي‏شد بر تعداد و بر شدت فعاليت اين زنان افزوده مي‏شد. با شعله ور شدن آتش انقلاب، زن مسلمان نيز که تا پيش از اين با فعاليت‏هاي مخفي و به عنوان مادر شهيد و يا همسر مبارزين در بند با رژيم شاه مبارزه مي‏کرد، به خيابان‏ها آمد، با چادر مشکي، با فرزندش که او را در بغل گرفته بود، با مشتهاي گره کرده و با فرياد «مرگ بر شاه‏»:
«شما در چه تاريخي چنين ديده‏ايد؟ امروز زن‏هاي شير دل طفل خود را در آغوش کشيده و به ميدان مسلسل و تانک مي‏روند، در کدام تاريخ چنين مردانگي و فداکاري از زنان ثبت‏شده است.»
و همين حرکت ايشان نهضت را قوت و تداوم بخشيد:
«آمدن شما خانم‏ها به خيابان‏ها و ميدان‏هاي مبارزه موجب اين شد که مردها هم قوت پيدا بکنند، تقويت‏بشوند، روحيه آنها هم با آمدن شما تقويت‏بشود.»
«مردها به تبع زنها در خيابان‏ها مي‏ريختند، تشويق مي‏کردند زن‏ها مردان را، خودشان در صف‏هاي جلو بودند.» شهادت شهيد، ثمره دامان پر مهر و اندوخته دستان زحمتکش مادران فهيم و گرانقدري است که محبت مادري را با عشق الهي پيوند مي‏زنند و روح و جان فرزندان خود را آماده مي‏سازند که به قربانگاه شهادت قدم گذارند، و به همين جهت‏حضرت امام خميني‏رحمه الله، بزرگ مصلح قرن در جاي جاي کلام خويش زنان را پيشگامان انقلاب معرفي مي‏کند:
زناني که خود در تظاهرات در صف مقدم حاضر بودند;
زناني که با حرکت‏خود، مردان را براي حضور و مبارزه تشجيع کردند;
زناني که فرزندان خود را براي شهادت تربيت کردند;
زناي که با پاسداري از خون شهدا، انقلاب را تداوم بخشيدند...
امام‏رحمه الله مي‏فرمايند: «ما نهضت‏خودمان را مديون زن‏ها مي‏دانيم.» و همين نکته براي بيان نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي از هر کلامي رساتر است .

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

نقش برجای مانده زنان این مرز و بوم با تشویق همسران، فرزندان و برادرانشان برای مقابله با دشمنان در مسیر انقلاب شکوهمند اسلامی بی بدیل است.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

"ما نهضت خودمان را مدیون زنها می‌دانیم . مردها به تبع زنها در خیابانها می ریختند ، تشویق می‌کردند زنها مردان را".

جمله فوق فرازی است از سخنان ارزشمند بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره )در بیان اهمیت حضور زنان در نهضت انقلاب اسلامی ایران که در  مجموعه "صحیفه نور" به چاپ رسیده است.

امام راحل (ره) مسئولیت خطیر تربیت فرزندان را مهم‌ترین وظیفه بانوان می دانستند و در این‌باره فرمودند: شما خانمها شرف مادری دارید که در این شرف از مردها جلو هستید و مسئولیت تربیت بچه در دامن خودتان را دارید.

اول مدرسه ای که بچه دارد، دامن مادر است . مادر خوب، بچه خوب تربیت می کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بیرون می‌آید.
یکی از محورهایی که در حضور اجتماعی بانوان، مورد تاکید حضرت امام قرار داشت ، مساله مشارکت سیاسی زنان است.ایشان در این‌باره فرمودند: زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.زنها در جمهوری اسلامی رای باید بدهند، همان طوری که مردان حق رای دارند، زنها حق رای دارند. همان طوری که مرد ها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زنها هم باید در فعالیت های اجتماعی و سیاسی هم دوش مردها باشند. حضرت امام خمینی اساسا معنای آزادی صحیح بانوان را نیز همین می‌شمارند که آنان بتوانند با حفظ شئون دینی و انسانی خود،در سازندگی کشور نقش ایفا کنند.

معظم له در این‌باره فرمودند:امروز زنان در جمهوری اسلامی هم دوش مردان در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزادزنان و آزادمردان نه آنچه در زمان شاه مخلوع گفته می‌شد، که آزادی آنان، در حبس و اختناق و آزار و شکنجه بود.
یکی از عرصه های حضور اجتماعی که از منظر دینی بانوان وظیفه دارند در آن مشارکت فعال داشته باشند -تلاش در عرصه فرهنک است.

حضرت امام راحل (ره) بر این مهم این چنین تاکید کرده اند:شما می‌دانید که فرهنک اسلام در این مدت مظلوم بود،در این مدت چند صد سال بلکه از اول بعد از پیغمبر سلام الله علیه تا برسد به حالا، فرهنک اسلام مظلوم بود، احکام اسلام مظلوم بودند و این فرهنک را باید زنده کرد و شما خانمها همان طوری که آقایان مشغول هستند، همان طوری که مردها در جبهه علمی و فرهنگی مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

تو این پست میخوام اسم چند زن از زنان ایرانی که نقش اساسی در انقلاب داشتن رو معرفی کنم.....

 

مgorji.jpgنیره علی
منیره علی معروف به گرجی به مجلس خبرگان قانون اساسی راه یافت و پس از اتمام دوره مجلس خبرگان قانون اساسی و سپس کناره گیری از مشاغل دولتی، در حال حاضر در آستانه ۷۴سالگی در حوزه علمیه خدیجه کبری در تهران به تدریس فقه، تفسیر، احکام و اخلاق مشغول است و در مرکز تربیت معلم شهید رجایی، مدرس درس عرفان امام است.

مجالس وعظ و خطابه وی در سال های ۵۶ ،۵۷ و ۵۸معروف است؛ مجالسی که با تأثیر از دکتر شریعتی، زنان و گاهی مردان را آماده مبارزه می‌کرد. گرجی از جمله واعظانی بود که پا به عرصه مبارزه فرهنگی گذاشت، گرچه انتخاب وی به عنوان تنها زن مجلس خبرگان قانون اساسی، اعتراض برخی از منتخبان این مجلس را برانگیخت. آنان تهدید کردند: «این زن باید برود وگرنه ما مجلس را ترک می‌کنیم.» و او پاسخ داد: «من بر مسئولیتی که مردم به من واگذار کرده اند، استوارم؛ هرکس نمی تواند حضور یک زن را تحمل کند، برود.»

منیره گرجی همچنین نخستین سازمان غیر دولتی در حوزه تخصصی زنان را با عنوان مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان، تاسیس کرده است.

معصومه ابتکارebtekar.med3.jpg


از نسل اول انقلاب که بگذریم، جدای از زنانی که به واسطه حضور در کنار همسر و شهادت همسر در انقلاب نقش آفرینی کردند، میان نسل دومی‌ها هم نام‌هایی به چشم می‌خورد که بدون اتکا به نام همسر ماندگار شدند.

«فکر نمی کردم پیوستن من به دانشجویان پیرو خط امام در زمان اشغال سفارت، چه تأثیری روی زندگی و آینده ام بگذارد.»

معصومه ابتکار، تازه پا به دانشگاه گذاشته بود، سال اول. ۱۶آبان درست ۳ روز پس از تسخیر سفارت پیشین آمریکا، یکی از دانشجویان مستقر در سفارت از این دختر ۱۹ساله دعوت می‌کند برای ترجمه و امور روابط عمومی به آنان ملحق شود. ابتکار چند سالی به همراه خانواده‌اش در آمریکا زندگی کرده و به زبان انگلیسی مانند زبان فارسی مسلط است. این ویژگی، وی را که آن روزها به «خواهر مری» معروف بود، به سفارت اشغال شده کشاند و سپس زمینه‌ساز حضور سیاسی و مدیریتی او در نظام جمهوری اسلامی شد. روزهای اشغال حتی زندگی خانوادگی ابتکار را نیز رقم زد. «محمد دانشجویی بود چهار سال بزرگتر از من، آن روزها هیچ کدام فکر نمی‌کردیم بعدها با هم ازدواج خواهیم کرد».

ابتکار نخستین زنی بود که پس از انقلاب با عنوان معاون رئیس جمهوری وارد کابینه شد.

 


زهرا شجاعی
«روزی که قرار بود امام وارد ایران شود، دوازدهم بهمن، کمیته ای برای استقبال اولیه از ایشان در فرودگاه شکل گرفت. کمیته، نمایندگانی از اقشار مختلف مردم را برای حضور در سالن فرودگاه (سالنی که در حال حاضر خراب شده است) انتخاب کرد. از میان دانشجویان نیز ۱۵۰نفر انتخاب شدند، از هر دانشکده ای یک خانم و یک آقا. من هم به عنوان نماینده خانم دانشکده خودمان برای استقبال انتخاب شدم و مهندس علاقه مندان از میان آقایان.»

این گفته‌های زهرا شجاعی، رئیس سازمان امور مشارکت زنان است. وی از زنان نسل دوم انقلاب به شمار می‌رود؛ زنانی که در سال‌های اولیه انقلاب به عرصه مبارزات پاگذاشتند.

«دانشجویان و دانش آموزان چون از نظر سنی از همه کوچکتر بودند، به بالکن برده شدند، اتفاقاً بالکن مشرف به سالن بود. اول قرآن توسط دکتر محمد اصفهانی واعظی که آن موقع ۸ - ۷ ساله بود، قرائت شد و بعد پیام دانشجویان. آنگاه سرود «خمینی ای امام » را دانشجویان و دانش آموزان اجرا کردند. بعد از استقرار امام نیز من به عنوان خبرنگار در اطراف محل اقامت امام حضور داشتم. فرم‌هایی به ما داده بودند که هر اتفاقی در آن حوالی می‌افتاد، در آن فرم‌ها یادداشت می‌کردیم. یک شب هم به اتفاق چند دانشجو، توانستیم با امام ملاقات خصوصی داشته باشیم.»shojaee.med.jpg

 

اندرزگو
در میان زنان نسل اول بیشتر می‌توان زنانی را که دوشادوش همسرانشان فعالیت ‌های شبه نظامی داشته‌اند، سراغ گرفت. همسر شهیداندرزگو عضو مؤثر فدائیان اسلام، شاخه نظامی مؤتلفه از زنانی است که به واسطه همسر، مبارزه نظامی با رژیم شاهنشاهی را در پیش گرفت. ماجرای این زوج در قالب فیلم سینمایی نیز به نمایش درآمده است. حضور همسر اندرزگو در عملیات حمل اسلحه از افغانستان به ایران آنقدر ضروری بود که شاید بدون وی مردی نمی توانست از عهده این عملیات برآید. چه، زن در هیبت یک زن باردار، اسلحه‌ها را زیر لباسش به ایران حمل کرد.

 

مریم بهروزی
یکی دیگر از اعضای فعال شاخbehrozi.speech.med.jpgه نظامی مؤتلفه، مریم بهروزی است. او پس از انقلاب ۴دوره نماینده مجلس بود. وی پیش از انقلاب همراه بقیه اعضای شاخه نظامی در عملیات آن زمان شرکت می‌کرد. تبحر بهروزی در تیراندازی، او را میان همرزمانش معروف کرده است. با این حال او توانست از خطراتی که دیگر همرزمانش مانند اندرزگو را به شهادت رساند، جان سالم به در ببرد.

به قول یکی از زنان مبارز نسل دومی، بیشترین بار مبارزات انقلاب بر دوش مبارزان فرهنگی بود تا نظامی.

 

لولاچی
در کنار زنان مبارز، بودند زنانی که وظیفه انعکاس مبارزات انقلاب را، آن هم در شرایط آن زمان به عهده گرفتند. لولاچی، خبرنگار بازنشسته صدا و سیما نیز توانست نظر مساعد دانشجویان پیرو خط امام را جلب کند و برای تهیه گزارشی وارد سفارت اشغال شده شود. «من نخستین خبرنگار صدا و سیما بودم که وارد سفارت شدم.» خود او معتقد است، شاید زن بودنش برای موفقیت در این زمینه به کمکش آمده است.

 


زهره کاظمیrahvavard.thum4.jpg
زهره کاظمی معروف به «زهرا رهنورد» از زنانی است که در زمینه مبارزه فرهنگی فعال بود. وی هرچند درکنار نام همسرش «میرحسین موسوی»، نخست وزیر سابق جمهوری اسلامی ایران شناخته شده تر است ، اما پیش از انقلاب مبارزات فرهنگی خود را شروع کرد.

انتشار مقالاتی نظیر پیام حجاب زن مسلمان، طلوع زن مسلمان، موضع گیری طبقات اجتماعی در قرآن و ... پیش از انقلاب، شروع مبارزه وی به شمار می‌رود. وی در حال حاضر ریاست دانشگاه الزهرا (س) را به عهده دارد.


طالقانی‌ها
زنان خانواده طالقانی همانند مردان این خانواده، حضور مؤثر در مبارزات پیش از انقلاب داشتند. گو اینکه این حضور در میان خواهران طالقانی به یک اندازه نیست. « پدرم می‌گفت: تو بیش از کارهای سیاسی به کارهای اجتماعی علاقه مندی، در حالی که خواهرت بیشتر مناسب کارهای سیاسی است. » این گفته وحیده طالقانی است، در مقایسه فعالیت‌های خود با خواهرش اعظم.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |


مقدمه
زنان نیمی از انسان های این کره خاکی هستند که نقش بسیار مهمی در جنبش ها و نهضت ها و انقلابها داشته اند، حساسیت نقش زنان برخاسته از عمق تاثیر گذاری زنان در تمامی عرصه های زندگی است.
برای نمونه می توان از نقش تاثیر گذار حضرت زینب (س) در قیام پر حادثه عاشورا نام برد که یکی از نمونه های درخشانی است که اهمیت جایگاه زنان را در تاریخ اسلام به تصویر می کشد . نقش زن آنقدر می تواند موثر باشد که حتی اگر تهذیب شده نباشد و در جایگاه فساد نیز قرار بگیرد ، باز هم می تواند نقش اساسی ایفا کند.
همانند مهد علیا که با تشویق ناصرالدین شاه به قتل امیرکبیر باعث انحراف تاریخ ایران شد.
انقلاب اسلامی ایران نیز یکی از مهمترین حرکت های اجتماعی است که از این قاعده مستثنی نبوده و نقش زنان چه پیش از انقلاب و چه پس از آن حائز اهمیت است. زنان ایرانی در انقلاب اسلامی به روشنی بیان کردند که زن مسلمان ایرانی در تمام عرصه های اجتماعی ، ---------- و ... حضور دارند و اعتقادات دینی او مانع از شرکت در فعالیت های اجتماعی نخواهد شد و ثابت کرد که در عین حفظ دیانت و پاکدامنی می تواند تاریخ ساز باشد.
این تحقیق لیاقت زن انقلابی را از نظر بزرگان، ائمه اطهار، رهبران بزرگ جمهوری اسلامی، در نقش زن قبل و بعد از انقلاب، بر روی کاغذ به عنوان یادبود ، این خاطره را زنده می کند.

1-زنان ، توسعه و مشارکت ----------
علی رغم نقش فعال و سازنده زنان در مراحل مختلف پدیداری ، شکل گیری و نهادینه شدن انقلاب ، آن چنان که شایسته و بایسته است ، زنان از سهمی متناسب و همخوان با نقش شان برخوردار نشده اند و در مواضع تصمیم گیری و قدرت حضوری کمرنگ دارند و این امر خود ریشه ای عمیق در تاریخ این سرزمین دارد که شرح آن مجال دیگری می طلبد.
تردیدی نیست که مشارکت ---------- زنان و حضور آنان در عرصه های تصمیم گیری و حکومتی کشور می تواند پشتوانه ای برای عرصه های دیگر فعالیت زنان باشد و قطعا" این شکل از مشارکت با حضور و ظهور گاه و بیگاه آثار جهت تایید ---------- های رسمی حکومت متفاوت خواهد بود و اینجاست که نگاه توسعه ای به زنان و مسائل آنان لازم می آید .
ما تاریخی را پشت سر گذاشته ایم که مملو از تلقی های نادرست نسبت به نقش و جایگاه زن بوده است. و امروز که جامعه ما در مسیر توسعه قرار گرفته است گام نهادن در این مسیر مستلزم تغییرات و بازنگری در افکار ، اندیشه ها حتی اعمال مان می باشد. شاید در یک بررسی سطحی و ساده انگارانه اینطور تلقی شود که دخیل نکردن زنان در امور توسعه ، در روند کلی توسعه خللی ایجاد نمی کند اما برخلاف این پندار واهی ، اگر جامعه ای برای تحقق اهداف توسعه ای خود از تمامی منابع انسانی که زنان نیرویی بنیادین در این زمینه اند ، استفاده ننمایید هرگز به توسعه پایدار، متوازن همه جانبه و درون زا دست نخواهد یافت.
لذا زنان هم به عنوان عاملان توسعه و هم به عنوان بهره بران از توسعه باید مشارکت حقیقی و حضوری جدی در کلیه عرصه ها و سطوح داشته باشند و این امر موجب برآورده شدن نیاز جامعه به تحقق قریب الوقوع جامعه مدنی ، تسریع فرآیند توسعه و تحقق عاجل عدالت اجتماعی می باشد. هر چند که در این سه دهه تلاش های فراوانی برای ارتقای جایگاه و بهبود وضعیت زنان صورت گرفته است اما همچنان دل نگرانی ها و دغدغه هایی در رابطه با مسایل زنان وجود دارد که فاصله غیر قابل توجیهی با وضعیت مطلوب ایجاد کرده است. پر کردن این شکاف و رسیدن به جامعه آرمانی و مطلوب اسلام، همچنان نیازمند تلاش و عزمی جدی است.
زنان ایرانی چه قبل و چه پس از انقلاب برای دستیابی به حقوق خود تلاش کرده اند. این تلاش با نوعی آگاهی و معرفت همراه بوده است که موجب ایستادگی در مقابل نابرابری های ---------- ، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شده است نمودهای عینی این تقابل و مواجهه هم در ساخت فکر و اندیشه و هم در عرصه عمل، به صورتهایی تعیین پذیرفته که با ویژگی های تاریخی ، ---------- ، اجتماعی و فرهنگی ملت ما همخوانی داشته و در چهارچوب ذهنی ما مفهوم و معنا می یابد. بدیهی است که این نمودها دارای ویژگیهای خاص خود هستند و الزاما" بر تئوری های متداول در سایر جوامع منطبق نیستند. این عدم انطباق ممکن است در ذهن بسیاری از نظاره گران خارجی چنین تصوری را پدید آورد که زنان ایرانی از حقوق خود بی اطلاعند، دچار فقر بصیرت و آگاهی نسبت به وضعیت خود هستند و نابرابری خود با مردان را نوعی سرنوشت محتوم تلقی می کنند که باید به آن تن در دهند.
اما با وجود انقلاب اسلامی. زنان ایران بیش از یک قرن است که برای دستیابی به حقوق خود تلاش کرده اند و به این تلاش خود نیز ادامه می دهند. و البته در این راه به موفقیت هایی نیز نایل آمده اند. پس از انقلاب نظام اجتماعی کشور بر اصول ایدئولوژی اسلام استوار شد. قانون اساسی که به عنوان مهمترین سند میثاق ملی شناخته می شود نیز بر مبنای بینشها و جهان بینی اسلامی تدوین گشت. لذا برای بررسی وضع و جایگاه زنان در جمهوری اسلامی ایران باید به مقام و موقعیت زن در اسلام و در قانون اساسی توجه نمود. از دیدگاه قرآن زن و مرد از نفس واحد هستند و هر دو از یک جنس آفریده شده اند و هر کدام مکمل وجود دیگری هستند. هرگاه در قرآن واژه انسان به کار رفته است مراد از آن (نوع انسان) است که از زن و مرد تشکیل شده است. در فلسفه وجودی و ماهیت انسانی بین زنان و مردان تفاوتی موجود نیست.
2-نبوغ فکری و ---------- زن
یکی از نمونه های بارز نبوغ فکری زن، همتایی او با مرد در مهم ترین فضیلتهایی است که خدا برای انسان ذکر می کند. در این مورد دو نمونه: نبوغ فکری و فرهنگی ، و نبوغ ---------- و حضور در صحنه ---------- و اجتماع را می توان ذکر نمود.
نبوغ فکری و فرهنگی آن نیست که کسی مطلبی را زودتر از دیگران با خبر شود، مثلا" اگر شخصی کتابی را زودتر از دیگران مطالعه نمود و از مضمونش آگاه شد، ویا زودتر از دیگری در جلسه علمی حضور به هم رساند و از محتوای محفل با خبر شد این سبق زمانی، نشانه نبوغ فکری او نیست زیرا ممکن است که اگر این شخص دوم نیز همان روز اول در آن محفل علمی شرکت می کرد همتای شخص اول و یا بهتر از او می فهمید، بنابراین اینگونه از سبقت ها و تقدمها ، نشانه فضیلت و نبوغ نیست اما اگر یک مساله عمیق علمی طرح شد و این مساله عمیق علمی برای بعضی از شنوندگان ، نظری و برای بعضی دیگر ، ضروری بود معلوم می شود برای آنها که مسائل علمی روشن و ضروری است از نبوغ خاصی برخوردارند. و این گروه بهتر از دیگران می فهمند. در اینجا سبق زمانی مایه فخر نیست، بلکه سبق فکری و فرهنگی و علمی آن افراد ، مایه مباهات است. آن کس که مطلب عمیق را زودتر از دیگری می فهمد معلوم می شود که یا به مبادی و اصول استدلالی آن مساله آگاه است و یا قبلا" این راه را طی کرده است و یا با سرعت این راه را می پیماید و در هر صورت مساله عمیق علمی را زودتر از دیگران می فهمد و سبقت در اینجا، نشانه نبوغ است. چه این که اگر کار خیری را دو نفر با فاصله زمانی انجام دادند، صرف این تقدم و تاخر زمانی، نشانه فخر نیست، ولی اقدام به کاری که نثار و ایثار، تن به آن کار داد و موفق شد، اینجانب صرف سبق زمانی نیست بلکه این عمل از نبوغ فکری و خلوص خاصی حکایت می کند ، خواه درباره نظر و جزم، خواه درباره عمل و عزم و این یک اصل کلی است.
3-حضور زن در صحنه ----------
دین از آن جهت که بشر را با دید جمعی می نگرد، و برای انسان یک هویت جمعی معتقد است خواه جامعه حقیقی وجود داشته باشد یا نداشته باشد یک سلسله وظایفی را به عنوان مسائل اجتماعی مطرح می کند و مسلمانان را به انجام آن وظایف فرا می خوانده اند. آنها که از نبوغ برخوردار نیستند،یا اگر خطوط کلی جامعه را درک کردند توان نثار و ایثار ندارند، لذا در صحنه اجتماع قدم نمی نهند. اگر کسی اهل قیام و اقدام بود معلوم می شود که هم مساله هویت اجتماعی بشر را خوب درک کرده ، هم لزوم فداکاری برای گرامیداشت هویت جمعی را خوب تحصیل کرده است.
قرآن کریم مومنین راستین را چنین معرفی می کند که:
مومنین راستین کسانی هستند که هم از نظر عقیده به خدا و پیامبرش معتقدند و هم از نظر درک مسائل اجتماعی و هوش جمعی، جامعه را خوب می شناسند و در مسائل جمعی همواره حضور دارند و منزوی نیستند. امر جامع، همان مسائل جمعی یک نظام است.
مثلا" نماز جمعه یک امر جامع است، تظاهرات علیه طغیان و استکبار، حضور در انتخابات ، تایید رهبری و مسئولین اسلامی ، تایید خدمتگزاران راستین، امر به معروف عمومی و نهی از منکر جمعی و صدها نمونه از این قبیل همه امور جامع هستند.
لذا خداوند می فرماید: مومنین راستین کسانی هستند که در هیچ امر جامع رهبرشان را تنها نمی گذارند و بدون کسب اجازه از مقام رهبر، صحنه را ترک نمی کنند حضور زن در مسائل اجتماعی و ---------- همانند مرد است و زن ، نه تنها می تواند برای استحقاق حق پایمال شده به محکمه های حاکمان زور، مراجعه کند و نه تنها می تواند حامی حقوق دیگران باشد ، بلکه موظف است حمایت حقوق دیگران را معروف بداند و دفاع از حقوق شخص، منهای حقوق جامعه را ، منکر تلقی کند، حضور همه مردان با ایمان را در صحنه لازم دانسته، اطلاق و سیاق این آیه و تنقیح مناط آن، زن و مرد را یکجا شامل می شود ، و این حکم را برای هر دو لازم می شمرد. اگر چنانچه سخنی از رهبران آسمانی برسد، نه آن سخن مخصوص مرد صادر شده و نه پذیرش آن سخن، مخصوص مرد است، و نه در صدر اسلام اینچنین بود که فقط مردها در این گونه مسائل پیشگام باشند.
همین مطلب را در رابطه با حوادثی که برای انقلاب اسلامی پیش می آمد، از سخنان امام رضوان الله علیه و از سخنان سایر مسوولین به یاد داریم، چون پیام دین همین است که حضور در صحنه سیاسی، اجتماعی، وظیفه مشترک زن و مرد خواهد بود، با این تفکر و با این بینش، دیگر کسی نمی گوید: چون زن ایمانش کم است، یا عقلش ناقص است نباید در امور ---------- دخالت نموده و یا نباید از حقوق جامعه دفاع کند.

4-نقش زن قبل از انقلاب
تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعی زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعی – ---------- اطلاع درستی در دست نیست. چند موردی که در کتابهای تاریخی ضبط است، مربوط به نقش آنها در حمایت از سربازان در جنگ با دشمنان است. به طور مثال، در جنگهای طولانی ایران و عثمانی درزمان صفویه، زنان آذربایجان لباس جنگ پوشیده و وارد میدان می شدند. همین که قشون عثمانی به شهر حمله می آوردند، زنانی که در شهر مانده بودند از بالای بام بر سر آنها آب جوش می ریختند. بنابراین ، بر اساس شواهد و مدارک تاریخی بیشتر دوران قاجاریه، از آن عصر شروع می کنیم ، آغاز حرکت جمعی زنان را باید به دو دوره تقسیم کرد. نخست دوره ای که زنان به علل نارضایتی های ----------- اجتماعی ناشی از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجی و حکومت استبدادی داخلی به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تائید آنها به نهضتهای اجتماعی پیوستند و به طور موثری در این راه کوشیدند، آنها در این راه از هدفهای مردان پشتیبانی می کردند و خواسته های مشخص نداشتند. مانند (نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)
در دومین دوره ، زنان به فعالیت جداگانه در زمینه مسائل خاص خود پرداختند که حاکی از تحول و پیشرفت این حرکت است و نشان می دهد که زنان در این مرحله آگاهی بیشتری یافته و به عنوان یک گروه اجتماعی موثر فعالیت می کنند. اما حرکت اخیر بر خلاف گذشته ، از تائید و همراهی کامل مردان برخوردار نبود و مخالفان با این گونه فعالیت های زنان دست به دشمنی زده و این حرکت را گاه دچار مشکل می کردند.
البته این مخالفتها اصولا" بدان سبب بوده که حرکت زنان را بدعت می دانستند. در واقع، جامعه پذیرای چنین جهشی نبود،( مانند تشکیل مدارس، چاپ روزنامه)
زنان ایران در نهضت مشروطیت که جامعه ایران را تکان داد، تنها و بی اعتنا و منفعل نبودند، بلکه همانند مردان به جنب و جوش درآمدند، به طوری که باید گفت از این تاریخ بیداری واقعی زنان آغاز شد، از جمله وقایعی که در آن شرکت زنان را در جنبش مشروطیت عیان می کرد می توان به وقایع زیراشاره کرد.
پس از کشته شدن نخستین مجاهد مشروطیت، سید عبدالحمید، زنان تهران بودند که به کوچه و خیابانها ریختند و شورشیان را علیه حکومت تشویق کردند. به دنبال تظاهرات بر ضد مسیونوز بلژیکی و مهاجرت علما و انقلابیون به قم، زنان بودند که آتش انقلاب را در تهران شعله ور نگاه داشتند. همچنین بر ضد قروض خارجی از خود گذشتگی فراوان نشان دادند.
هنگام بست نشینی تجار در سفارت انگلستان، عده ای از زنان نیز تجمع کرده و تقاضای ورود به سفارت را کردند، ولی گرانت داف، وزیر مختار انگلستان ، مانع آنها شد. زمانی هم که علماء در شاه عبدالعظیم متحصن شدند، زنان کالسکه شاه را فرا گرفته و گریه و زاری کردند که ما آقایان و پیشوایان دین را می خواهیم، ما مسلمانیم و حکم آقایان را واجب الاطاعه می دانیم. ای شاه مسلمان، علمای اسلام را ذلیل و خوار نخواهید.
درسال 1341، حق رای به زنان اعطا شد. در پی آن ، تعدادی به نمایندگی مجلس انتخاب شدند. گروهی نیز به مقامهای بالا از جمله وزارت هم رسیدند ولی بیشترین مشاغل خاص گروههای بالا اجتماع بود. مشارکت در سطح توده هیچگاه به معنای واقعی اتفاق نیفتاد. بین دو الگو زن مدرن غرب گرا و زن سنتی با چادر یک قشر بینابینی تشکیل شد که غرب گرایی را نمی خواست ولی در عین حال، تحصیل کرده بود و اشتغال داشت. در یک ارزیابی از ارزشهای مدرن و سنتی و تفسیر الگوهای مذهبی، نمونه آن حضرت فاطمه علیهاالسلام و حضرت زینب سلام الله علیها شد. این قشر جدید کاملا" ---------- بودند. احساسات ضد غربی داشت و فرایند نوگرایی به شکل زمان شاه را امپریالیستی می داشت. مبارزه علیه زن غرب زده بخشی از مبارزه ان بود. این قشر نیز به خیل طرفداران انقلاب اسلامی پیوست. در کنار آن، بسیاری از زنان تحصیل کرده غرب که تاثیر استثمار غرب را تجزیه کرده بودند نیز جای گرفتند. همه عوامل منجر به ---------- شدن توده عظیمی از زنان شد که محیط مناسبی را برای شرکت زنان در فرایند انقلاب اسلامی فراهم کرد.
تاریخ صدر اسلام نیز بیانگر ایفای نقشهای ---------- زنان است. غیر از مشارکت مستقیم و بسیار موثر حضرت خدیجه که در پایگیری و انتشار اسلام موثر بود و شخص وی حامل مادی و معنوی پیغمبر (ص) به حساب می آید.
هیچ شبهه ای در مشارکت زنان در حیات جامعه وجود ندارد.
البته همان طوری که سایر تعالیم اسلام در طول زمان نتوانست به معنای واقعی متبلور شود. شرکت زنان در حیات ---------- جامعه نیز دستخوش سوءظن گردید. به دلیل تعدی و آزار سلاطین و جباران دستگاههای حکومتی که محیطهای پر از فتنه و فساد را برای زنان فراهم کرده بودند، کم کم نقش زنان در جامعه اسلامی محو شد و فقط در موارد استثنایی از آنها یاد هست.
به هر حال ، شک نیست که اسلام احترام ویژه ای برای زنان قائل است. این لازم به توضیح نیست، زیرا همه می دانیم که اولین کسی که اسلام را قبول کرد یک زن بود اولین شهید راه اسلام یک زن بود و تنها فردی که در کعبه دفن می باشد یک زن است و وارث پیامبر صلی الله علیه وآله نیز دخترش حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها است که پیامبر (ص) بر دستش بوسه زده و او را ام ابیها خطاب می کند.
اگر چه حضور زنان در حرکتهای ---------- و اجتماعی ایران کم رنگ و اغلب در حاشیه بوده است. اما تاریخ کشورمان حضور آنان را در پشت صحنه بزرگ نشان می دهد. شکستن قلیان ها توسط همسران ناصرالدین شاه و سرپیجی از دستورات او مبنی بر آماده کردن قلیان پس از تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی، کمکهای مادی و معنوی زنان گیلان به انقلابیون در نهضت جنگل، مقاومت زنان مسلمان در برابر توطئه کشف حجاب و تظاهرات بزرگ آنها در مشهد، در اعتراض به همین توطئه و نمونه های دیگر،همگی در راستای همین حضور فعال زنان مسلمان در صحنه ---------- کشور است. با این همه تاثیر زنان در شکل گیری و تداوم انقلاب اسلامی از هر دوره تاریخی بیشتر بوده است. حضور استوار زنان را در صحنه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مقاومت صبورانه آنها در برابر فشارها و آزارهای رژیم شاه بر خانواده های آنان می توان دید،با وجود تلاشهای گسترده ای که در جهت بی تفاوت کردن مردم و ایجاد روحیه خودمداری و عافیت طلبی، با هدف دور کردن آنها از ---------- انجام می شد، بردباری زنان متعهد مسلمان در برابر انبوه خطرات و مشکلات و ترغیب همسران و فرزندانشان به مبارزه و همکاری ، عامل موثری در تداوم روند رو به تکامل انقلاب بود. رژیم طاغوت مبارزان مسلمان را در زندانها حبس و شکنجه می کرد، به خانه هایشان یورش می برد و حتی گاه برای اقرار و آزاد متهمان همسر و فرزندان آنها را در برابر دیدگانشان شکنجه می کرد اما هیچ کدام از این مسائل، سبب ایجاد ضعف در روحیه زنان مسلمان نشد. در واقع اگر صبر این زنان و همکاری و یاری آنان با مردان نبود شاید این مقاومت ها ادامه پیدا نمی کرد و ریشه های سازنده و شکل دهنده انقلاب پا نمی گرفت .

5-نقش زن در بعد از انقلاب
زنان همراه با ایثار و گذشت نقش موثری در خنثی سازی توطئه دشمنان داشته اند و به عنوان پشتوانه موثر و آرام بخش برای جامعه هستند.
زنان در تمام عرصه های انقلاب دوشادوش مردان حرکت کردند و با حمایت خود از مردان در پیروزی و شکل گیری انقلاب سهم عمده ای داشتند. بر هیچ کس پوشیده نیست که زنان نقش بسیار مهمی در پرورش نهضت اسلامی ایفا نموده و حقیقتا" در مواردی نقش سنگین تر و موثرتری را نسبت به مردان در جریان مبارزه داشتند.
نقش زنان نه تنها در پیروزی انقلاب اسلامی ایران قابل انکار نیست، بلکه می توان ادعا کرد که آنان در همه انقلاب های بزرگ، نقش اساسی ایفا کرده اند و نقش آنان دو گونه است، گاهی مستقیم است که معمولا تعداد آنها نسبت به مردانی که مستقیم عمل نمودند، کمتر است و گاهی غیرمستقیم که زنان بسیاری در این بخش ، ایفای نقش کردند.
زنان نه تنها در برخی موارد در صحنه مبارزه حضور جدی و فعال داشته و خود در خط مقدم مبارزه حاضر می شدند بلکه مشوق اصلی مردان و همسران خویش برای شرکت در این مبارزه به حساب می آمدند و نقش موثر دیگر آنان ، تربیت فرزندان صالح برای ادامه راه و آینده نهضت اسلامی بود که از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
مهم ترین نکته در پیروزی انقلاب اسلامی، تحول شگرفی است که در نحوه نگرش به جایگاه زنان در جامعه اتفاق افتاد که بی شک در پرتو تعالیم عالیه و نورانی اسلام ناب محمدی (ص) حاصل شد. اهمیت جایگاه زنان در پیروزی انقلاب اسلامی تا آنجاست که امام خمینی (ره) در این باره می فرماید: در این نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند، زنان مردان شجاع در دامان خود بزرگ می کنند و قرآن کریم انسان ساز است و زنان نیز انسان ساز هستند و اگر زنان انسان ساز از ملت گرفته شوند، ملت ها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نگرش ابزارگونه و حیوانی ساخته و پرداخته غرب ، جای خود را به نگاه معنوی و الهی به زن و در نظر گرفتن ارزش های والای این گوهر گران سنگ بخشید و راه را برای پیشرفت و تعالی حقیقی زنان هموار کرد.
نظریات امام خمینی (قدس سره) ، مقام رهبری و نخبگان ---------- مجموعه نظریاتی که امام خمینی در فرایند پیروزی و سپس استقرار نظام جمهوری اسلامی درباره مشارکت ---------- زنان ابراز کردند، نقطه عطفی در مباحث مربوط به این قضیه پراهمیت است. از نظر ایشان ، از بابت حقوق انسانی تفاوتی بین زن و مرد نیست، زیرا هر دو انسان اند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد، در بعضی موارد ، تفاوتهایی بین زن و مرد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط دارد.
همچنین ایشان می فرمایند: زن باید دارای حقوق مساوی با مرد باشد . اسلام بر تساوی زن و مرد تکیه کرده است و به هر دو آنها حق تعیین سرنوشت داده است. یعنی اینکه باید از همه آزادی ها بهره مند باشد. آزادی انتخاب کردن، انتخاب شدن، آزادی آموزش خویش و کار کردن و مبادرت به هر نوع فعالیت اقتصادی ایشان مکرر زنان را تشویق به شرکت در انتخابات می کردند. آنچه که لازم است گفته شود ، شرکت زنان مبارز و شجاع سراسر ایران در رفراندوم است. زنانی که در کنار مردان، بلکه جلوتر از آنان در پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشته باشند که با شرکت امروز زنان در جمهوری اسلامی، همدوش مردان ، در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزاد زنان و آزاد مردان، زن و مرد احکام خاص خود را دارند. البته، یک احکام خاص به مرد است و متناسب با زن است. این به آن معنا نیست که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته است.همچنین ایشان در وصیت نامه خود بانوان و زنان را خطاب قرار داد و آنها را به حضور در صحنه های فرهنگی، اقتصادی و نظامی، حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فرا می خوانند.
امام زنان را رهبران نهضت اسلامی می داند و همچنین زنان را تشجیع کننده مردم در پیشبرد انقلاب اسلامی . مردم ما مرهون شجاعت زنان شیردل هستند. و قوت قلب دهندگان و تشویق کنندگان مردان در صحنه های بحرانی انقلاب معرفی می نمایند.
نقش زن در انقلاب ، زنانی بودند از عزیزترین اندوخته های خود می گذشتند و آنها را تقدیم ایران پایدار نمودند، زنانی که می خواستند با دادن مادیات ناچیز خود سهمی در پیروزی انقلاب داشته باشند. اینان مصداق آیه مبارکه قرآن هستند که می فرماید: لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون. ( هرگز به نیکی نمی رسید مگر اینکه از چیزهایی که دوست دارید انفاق کنید) جنگ در زنان این روحیه را به وجود آورده بود که به کارهایشان جهت و حرکت دهند آنها همه چیز را در رضایت خدا می دیدند و از آسایش و آرامش خود مایه می گذاشتند تا بدین وسیله خدمتی به نفع جبهه ها و برای خشنودی خدا انجام دهند. رسالت زنان امروز، حضور مستمر و آگاهانه در صحنه های سیاسی، اجتماعی و دفاع از ارزشهای ناب محمدی (ص) است. این امر ارمغان اندیشه بلند امام می باشد. اگر زن مسلمان ، دیروز دوشادوش مردان برای اقامه ارزشهای الهی قیام کرده و در طول هشت سال دفاع مقدس و در به ثمر رساندن انقلاب با صبر و بردباری و تلاش همه جانبه در جهاد در راه خدا سهیم شد، امروزه نیز وظیفه خود می داند که با انگیزه الهی خود در صحنه حضور داشته باشد، زن دیروز وظیفه اش تشویق و ترغیب رزمندگان به حضور و ایثارگری در جبهه ها بود. امروز نیز رسالت ترتیب سربازانی تازه نفس را برعهده دارد تا از ارزشهای که رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس در صحنه های حق علیه باطل آفریدند پاسداری نماید. امروز باید هوشیارانه تر از گذشته عمل نماید چرا که شکل تهاجمی دشمن و طبعا" ابزار تهاجم او تغییر یافته است. دشمن با آشنایی از اینکه عامل عمده پیروزیهای ملت مسلمان در عرصه های مختلف پیروی از تعالیم عالیه اسلام است تهاجم اصلی خود را متوجه فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام نموده و از ترفندها و ابزارهای مختلف بهره می گیرد و در این رویارویی سعی دارد جوانان را مرکز ثقل تبلیغات خود قرار دهد. در این میان زنان جامعه اسلامی که در جریان انقلاب و هشت سال دفاع مقدس ثابت نمودند. موجودیتی وارسته از دنیا خواهی و آراسته به حق جویی دارند. عهده دار مسئولیت سنگینی می باشند. آنها با فکر و اندیشه می توانند در تمامی صحنه های اجتماعی، ---------- جامعه مشارکت فعال داشته و به فعالیت بپردازند. زن به برکت انقلاب اسلامی تمام برنامه ها و نقشه هایی را که دشمنان فرهنگ این مرز و بوم در چند دهه قبل از انقلاب برای انحراف نسل جوان طراحی نموده بودند نقش برآب کرد. در گذشته علیرغم اینکه شعارهای فریبنده ای برای حضور زنان در عرصه های اجتماعی سر داده می شد ولی به لحاظ رواج فساد و تباهی و زیر پا گذاشتن فرهنگ دینی و ملی خود و تبعیت از الگوهای مبتذل غربی نبود. اما امروز با تغییراتی که انقلاب در سیستم تربیتی و اداری جامعه به وجود آورده محیط جامعه با شرایط متناسب برای فعالیتهای اجتماعی زنان فراهم شده است. در واقع با توجه به سال های قبل و بعد از انقلاب جنگ میدان بزرگی برای آزمایش زنان بود تا از این طریق بتوانند که توانمندیها و استعدادهای خدادادی خود را بروز دهند بنابراین اگر زنان این چنین عشق به مبارزه نداشتند آیا ما چنین مردانی داشتیم که عاشقانه جان خویش را در راه خدا فدا سازند. زنان مسلمان ما چون زینب زمان هم خود در صحنه حضور داشتند و هم برای همسر و فرزندان خود مشوق بودند و با چنین عشق و علاقه نقش اساسی در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند.

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعی زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعی سیاسی اطلاع درستی در دست نیست. چند موردی که در کتابهای تاریخی ضبط است، مربوط به نقش آنها در حمایت از سربازان در جنگ با دشمنان است. به طور مثال، در جنگهای طولانی ایران و عثمانی در زمان صفویه، زنان آذربایجان لباس جنگ پوشیده و وارد میدان می شدند. همین که قشون عثمانی به شهر حمله می آوردند، زنانی که در شهر مانده بودند از بالای بام بر سر آنها آب جوش می ریختند. (1)

بنابراین، بر اساس شواهد و مدارک تاریخی بیشتر دوران قاجاریه، از آن عصر شروع می کنیم . آغاز حرکت جمعی زنان را باید به دو دوره تقسیم کرد. نخست دوره ای که زنان به علل نارضایتی های سیاسی اجتماعی ناشی از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجی و حکومت استبدادی داخلی به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تأیید آنها به نهضتهای اجتماعی پیوستند و به طور مؤثری در این راه کوشیدند. آنها در این راه، از هدفهای مردان پشتیبانی می کردند و خواسته های مشخص نداشتند (مانند نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)

در دومین دوره، زنان به فعالیت جداگانه در زمینه مسائل خاص خود پرداختند که حاکی از تحول و پیشرفت این حرکت است و نشان می دهد که زنان در این مرحله آگاهی بیشتری یافته و به عنوان یک گروه اجتماعی مؤثر فعالیت می کنند. اما حرکت اخیر، بر خلاف گذشته، از تأیید و همراهی کامل مردان برخوردار نبود و مخالفان با این گونه فعالیت های زنان دست به دشمنی زده و این حرکت را گاه دچار مشکل می کردند. البته، این مخالفتها اصولا بدان سبب بوده که حرکت زنان را بدعت می دانستند. در واقع، جامعه پذیرای چنین جهشی نبود، (مانند تشکیل مدارس، چاپ روزنامه) . (2) حال به بررسی نمونه هایی از این حرکتها می پردازیم.

نخستین حرکت ملی در دوره معاصر پس از شکست ایران در جنگها با روس، جنبش خود جوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجی مسلمان شده ای بود که سفیر خودخواه و مستبد روس با سماجت هرچه تمامتر می خواست با تفسیر یکی از مواد معاهده ترکمانچای آنها را از شوهران و فرزندان خود جدا کرده و با تغییر مجدد مذهب روانه گرجستان سازد. این عمل نزد مسلمانان نوعی تجاوز به ناموس ملی و مذهبی بود و به همین دلیل، مورد اعتراض مردم قرار گرفت. زنان تهران در این روز شور و حرارت زیادی از خود نشان دادند و تا آخرین دقیقه ای که هیاهوی مردم در خراب کردن سفارت روس و کشت و کشتار ادامه داشت آنها نیز از پای ننشستند. (3)

در تظاهرات دیگری که مردم تهران در دفاع از امیر کبیر برپا ساختند، زنان شرکت فعالی داشتند. درخشان تر از هر دو واقعه یاد شده، اتحاد و همبستگی شان در جنبش تحریم تنباکو بود. در اواخر سلطنت نیم قرنی ناصر الدین شاه که امتیازات فراوانی به خارجیان داده شد، توتون و تنباکو در انحصار یک کمپانی بیگانه درآمد. مردم (و حتی زنان دربار) که تا آن زمان هرگز در اوامر سلطان چون و چرا نمی کردند و یارای چنین کاری را نداشتند، در این جهاد ملی به دستور پیشوای مذهبی خود، مرحوم میرزای شیرازی، شرکت کردند. زنان حرم هم قلیانها را شکستند و در مقابل اوامر صریح و قدرت مطلق ولی نعمت خود مقاومت کردند. (4) این پافشاری بجایی رسید که دولت ناچار امتیاز توتون و تنباکو را لغو کرد. (5) زنان در این نهضت بخوبی رشد اجتماعی و دینی خود را به منصه ظهور رساندند.

همچنین قبل از مشروطه وقایعی (مانند قحطی یا نارضایتی های ناشی از گرانی) رخ داد که تظاهراتی را از سوی زنان با تشویق مردان، در پی داشت. آنچه در آن زمان تازه به نظر می رسید آن بود که زنان در آن فضای انقلابی در تظاهرات سیاسی شرکت می کردند.

داستان دلاوری های فاطمه، خواهر شیخ شامل (از رهبران مذهبی در قفقاز)، زینت پاشا، مادر احمد تنگستانی (پسر باقر خان) و مادر کلنل محمد تقی خان پسیان هنوز در خاطره مردم این دیار نشان زنده است. (6)

زنان ایران در نهضت مشروطیت که جامعه ایران را تکان داد، تنها و بی اعتنا و منفعل نبودند، بلکه همانند مردان به جنب و جوش درآمدند، به طوری که باید گفت از این تاریخ بیداری واقعی زنان آغاز شد. از جمله وقایعی که در آن شرکت زنان را در جنبش مشروطیت عیان می کرد می توان به وقایع زیر اشاره کرد.

پس از کشته شدن نخستین مجاهد مشروطیت، سید عبد الحمید، زنان تهران بودند که به کوچه و خیابانها ریختند و شورشیان را علیه حکومت تشویق کردند. (7) به دنبال تظاهرات بر ضد مسیو نوز بلژیکی و مهاجرت علما و انقلابیون به قم، زنان بودند که آتش انقلاب را در تهران شعله ور نگاه داشتند. همچنین بر ضد قروض خارجی از خود گذشتگی فراوان نشان دادند. (8) هنگام بست نشینی تجار در سفارت انگلستان، عده ای از زنان نیز تجمع کرده و تقاضای ورود به سفارت را کردند. ولی گرانت داف، وزیر مختار انگلستان، مانع آنها شد.

زمانی هم که علما در شاه عبدالعظیم متحصن شدند، زنان کالسکه شاه را فرا گرفته و گریه و زاری کردند که ما آقایان و پیشوایان دین را می خواهیم. ما مسلمانیم و حکم آقایان را واجب الاطاعه می دانیم. ای شاه مسلمان، علمای اسلام را ذلیل و خوار نخواهید. (9)

در آذربایجان، زمانی که سردار ملی ایران، مرحوم ستارخان، علیه استبداد قاجار و سلطه اجنبی قیام کرد، زنان از مساعدت معنوی و مادری به وی دریغ نکردند. بین شهدای انقلابیون جنازه 20 زن مشروطه طلب در لباس مردان پیدا شد. (10)

مورخان و نویسندگانی چون ناظم الاسلام کرمانی، کسروی، مهدی ملک زاده و مورگان شوستر درباره مشارکت زنان در دوره اول و دوم مجلس شورای ملی مطالبی نوشته اند که از دو جهت حائز اهمیت بسیار است. اولا، مشارکت چشمگیر زنان را در یک جریان سیاسی بازگو می کند و ثانیا، اهمیت آنان را از نظر نویسندگانی که به ثبت اخبار مربوط به آنها مبادرت کرده اند، می نمایاند. (11) نظر به همین فداکاری ها بود که وقتی زعمای قوم قانون اساسی را تدوین کردند، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را برای قاطبه ملت ایران (قانون اساسی) قائل شدند و به هیچ وجه از محرومیت زنان و عدم دخالت آنها در مسائل حقوقی و سیاسی ذکر نکردند.

اما بعدها، یعنی در جمادی الاخر سال 1327، که نظام نامه انتخابات تهیه شد و به صحه محمد علیشاه رسید، در شرایط کسانی که از حق انتخاب کردن مطلقا محرومند، نوشتند: «نسوان و اشخاص خارج از رشد و آنهایی که تحت قیمومت شرعی، ورشکستگان به تقصیر، مرتکبین قتل و سرقت الی آخر.» بدین سان، وضعیت حقوقی، نه تنها قانونی زنان در ردیف افراد فوق قرار گرفت. (12)

علاوه بر این، انقلاب بورژوا دموکراتیک برای تغییر بنیانی اقتصادی و سیاسی جامعه شکست خورد و وضعیت زنان نیز تغییری نکرد. البته، حاصل آن در جهت افزایش آگاهی و مبارزات بعدی مهم است. فقدان دسترسی به حقوق قانونی مانعی در راه جنبشهای بعدی نشد و زنان برای حقوق اساسی تری مانند تعلیم و تربیت به فعالیت پرداختند. (13) در دوره های بعدی، حرکتهای بانوان بیشتر خودجوش بوده و با انگیزه آنها دنبال می شوند . فعالیت آنها در ایران پس از جنبش مشروطیت همان شیوه ای بود که مردان انتخاب کرده بودند :

.1 ایجاد انجمنها؛

.2 انتشار روزنامه و مجله؛

.3 تأسیس مدارس.

پس از این جنبشها، اولین مدارس دخترانه تشکیل می شود. سازمانهای زنانه ایجاد می شود و نشر اعلامیه و شب نامه مخصوص بانوان در اوایل دوره مشروطه از آثار برجسته مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در این انقلاب است، قدیمی ترین نشانه ای که از انتشار یک نشریه تخصصی بانوان در دست است به سال 1289 شمسی باز می گردد. (14) بین تاریخ انتشار نخستین روزنامه عمومی و اولین نشریه اختصاصی زنان 88 سال فاصله است . اولین روزنامه زنان که به نام دانش منتشر شد، در سرلوحه خود نوشت که این روزنامه مربوط به مسائل خانوادگی و اجتماعی است و به سیاست و مسائل عمومی نمی پردازد. (15) حرکت بعدی زنان، تأسیس مدارس دخترانه در سطح وسیع تر بود. که بسرعت گسترش یافت. از مهم ترین عوامل ویژگی نهضت در این دوره تعمیم سواد بود. البته، همه مدارس خصوصی بودند. زنان در این زمان می کوشیدند که جنبه های فرهنگی و غیر سیاسی به نهضت خود بدهند. نامهایی چون مسطورات، پردگیان، مخدرات اسلامیه، ناموس، عصمتیه که برای مدارس انتخاب می کردند، حاکی از این امر است که زنان می خواهند بر جنبه های دینی حرکت خود تأکید کنند. (16)

ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه زنانی که به امور مسائل زنان می پردازند از دختران، همسران یا خواهران مشروطه خواهان و آزادیخواهان بودند. محترم اسکندری، مؤسس جمعیت نسوان و طنخواه، همسر مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین یزدی، بانی مدرسه عصمتیه و صدیقه دولت آبادی، از جمله این افراد بودند.

نکته دیگری که باید در نظر داشت آنکه این دگرگونی ها بیشتر در شهرهای بزرگ بود. اکثریت زنان ایران که در روستاها زندگی می کردند، در همان ساخت اجتماعی خود باقی بودند. نشانه های نوآوری تنها شامل حاصل بخشی از گروه های مرفه شهری شد که به صورت عمل و یا عکس العمل در زمینه برخوردهای فرهنگی تظاهر می کرد.

تغییرات با دامنه وسیع تر از دوره پهلوی آغاز شد. ایران در زمان پهلوی از یک دولت نیمه فؤدالی آسیایی به یک دولت متمرکز سرمایه داری وابسته به آمریکا تبدیل شد. این تغییر در تمام ابعاد زندگی، بویژه اقتصادی و اجتماعی، تأثیر بسیار گذاشت. در حالی که فرایند نوگرایی امتیازاتی را برای بخشهایی از طبقه بالای جامعه و طبقه متوسط در حال ظهور داشت، اما به بخش سنتی طبقه متوسط آسیب رسان بود (تجار، بازار، بورژوازی و خرده بورژوازی) . ارتباط تارخی این طبقه با روحانیون برقرار بود. (17) یک تعارض مستمر و جناح بندی بین نوگرایان در حال افزایش و روحانیون قدرتمند و بازار سنتی وجود داشت که دگرگونی های فرهنگی و اقتصادی را آسیب رسان خود می دانست. وضعیت زنان قسمتی از موضوع این اختلاف بود. دوران پهلوی از زنان به عنوان عناصر نوگرایی استفاده می کرد؛ کشف حجاب یک نمونه بارز آن بود. در این دوره، از زنان برای نماد نوگرایی نظام استفاده شد. این حرکت به شکاف اساسی بین دو گروه یاد شده بیشتر دامن زد. شایان ذکر است که در ابتدای فعالیتهای زنان همواره سعی می شد که رنگ و بوی مذهبی آن حفظ شود، به طوری که در سرلوحه اساسنامه اولین جمعیت زنان ایران، یعنی نسوان وطنخواه، تأکید بر حفظ شعائر و قوانین اسلام بود. (18) اما در دوران بعد، با دخالت نظام سیاسی این تحولات تحمیلی شد. انجمنهای زنانه با دربار مرتبط بود. همان طور که زندگی زن و تحولات اجتماعی و فرهنگی در زمان قاجار نمی تواند دور از تعارضات امپریالیسم روسیه و انگلستان بررسی شود، در دوران پهلوی نیز نمی تواند دور از روابط خارجی نظام اقتصاد سرمایه داری و سرگشتگی بین سه عنصر هویت ملی (اسلام، ملی گرایی و غرب گرایی) تحلیل گردد. (19) در واقع، زن در مرز این ارزشها قرار داشت.

در ایران نیز مانند همه نقاط دنیا، زنان کمتر از مردان از نوگرایی بهره بردند. دو گروه زنان شهری و روستایی هر یک با توجه به شیوه زندگی خود از دگرگونی ها تأثیر پذیرفتند . نوگرایی به شکاف میان شهر و روستا، افزایش ثروت، بدون توزیع مناسب در سطح جامعه، و در نهایت قطبی شدن جامعه انجامید. فشار سیاسی و فساد اداری بیش از همه در این زمینه مشکل آفرید.

برحسب نوع سنتی توسعه، مردان هدف اولیه جذب صنعت بودند. بنابراین، به رغم فرصتهای کاری و دوره ای درآمد برای تعدادی از زنان شهری، زندگی اقتصادی بیشتر زنان کاهش یافت.

دگرگونی در مناطق روستایی، افزایش شهر نشینی، مهاجرت از روستاها به شهرها در دهه های گذشته وابستگی اقتصادی زنان را به مردان بیشتر کرد. با برنامه های اصلاحات ارضی و معیارهای نوگرایی، بهبود وضعیت زنان در روستاها اتفاق نیفتاد. درصد بیسوادی بالا و نزدیک 83 درصد بود. ازدواج در سن پایین رواج داشت. در پی مهاجرت مردان، زنان نیز روستاها را ترک کردند و جمعیت حاشیه نشین شهرها را تشکیل دادند. این جمعیت اولین گروهی بود که به انقلاب پیوست . این زنان در زندگی اقتصادی وابسته به شوهر، بدون نقش تولیدی، وضعیت محدود اجتماعی را تجربه کردند. آنها با آمدن به شهر، شبکه اجتماعی و ارتباطی خود را از دست دادند. با فشار مصرف شهری مواجه شدند. با دگرگونی وضعیت اقتصادی مردان، انقیاد و انزوای آنها بیشتر شد. مسجد و مسائل مذهبی برای آنها فرصتی برای بازگشت به خویش بود. (20) وضعیت زنان شهری نیز دگرگون شد. در دوره پهلوی، میزان تعلیم و تربیت و اشتغال زنان افزایش یافت، اما تغییر عمده در وضعیت زنان حاصل نشد.

در 1341، حق رأی به زنان اعطا شد. (21) در پی آن، تعدادی به نمایندگی مجلس انتخاب شدند. گروهی نیز به مقامهای بالا از جمله وزارت هم رسیدند. (22) ولی بیشترین مشاغل خاص گروههای بالا اجتماع بود. مشارکت در سطح توده هیچگاه به معنای واقعی اتفاق نیفتاد. بین دو الگوی زن مدرن غرب گرا و زن سنتی با چادر یک قشر بینابینی تشکیل شد که غرب گرایی را نمی خواست، ولی در عین حال، تحصیل کرده بود و اشتغال داشت . در یک ارزیابی از ارزشهای مدرن و سنتی و تفسیر الگوهای مذهبی، نمونه آنها حضرت فاطمه علیها السلام و حضرت زینب علیها السلام شد. (23) این قشر جدید کاملا سیاسی بودند، احساسات ضد غربی داشت و فرایند نوگرایی به شکل زمان شاه را امپریالیستی می دانست. مبارزه علیه زن غرب زده بخشی از مبارزه آن بود. این قشر نیز به خیل طرفداران انقلاب اسلامی پیوست. در کنار آن، بسیاری از زنان تحصیل کرده غرب که تأثیر استثمار غرب را تجربه کرده بودند نیز جای گرفتند. همه عوامل منجر به سیاسی شدن توده عظیمی از زنان شد که محیط مناسبی را برای شرکت زنان در فرایند انقلاب اسلامی فراهم کرد.